close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...

    ṧüℯr ʝüᾔr & ℯℓƒ

    محمد بازدید : 177 سه شنبه 2 تير 1394 زمان : 2:28

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
    قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
    فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
    بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
    عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود
    بهر شاد باش قدومش همه فریاد کنید
    یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان
    چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
    هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
    برده در باغ و یاد منش آزاد کنید
    آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
    فکر ویران شدن خانه صیاد کنید ملک‌الشعرای بهار

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 139 سه شنبه 2 تير 1394 زمان : 2:18

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    ای صاحب مال، فضل کن بر درویش
    گر فضل خدای می‌شناسی بر خویش
    نیکویی کن که مردم نیک‌اندیش
    از دولت بختش همه نیک آید پیش سعدی

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 134 سه شنبه 2 تير 1394 زمان : 2:06

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    ای صاحب مال، فضل کن بر درویش
    گر فضل خدای می‌شناسی بر خویش
    نیکویی کن که مردم نیک‌اندیش
    از دولت بختش همه نیک آید پیش سعدی

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 186 سه شنبه 2 تير 1394 زمان : 1:55

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست
    پنداشت که مهلتی و تأخیری هست
    گو میخ مزن که خیمه می‌باید کند
    گو رخت منه که بار می‌باید بست سعدی

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 139 سه شنبه 2 تير 1394 زمان : 1:42

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست
    پنداشت که مهلتی و تأخیری هست
    گو میخ مزن که خیمه می‌باید کند
    گو رخت منه که بار می‌باید بست سعدی

    ajkhg tyeri kreity iyuier
    محمد بازدید : 111 يکشنبه 31 خرداد 1394 زمان : 23:32

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    من آن بدیع صفت را به ترک چون گویم

    که دل ببرد به چوگان زلف چون گویم

    زلال تر از باران
    محمد بازدید : 134 يکشنبه 31 خرداد 1394 زمان : 21:01

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    احمدالله تعالی که به ارغام حسود

    خیل بازآمد و خیرش به نواصی معقود

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 193 يکشنبه 31 خرداد 1394 زمان : 20:44

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    احمدالله تعالی که به ارغام حسود

    خیل بازآمد و خیرش به نواصی معقود

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 140 يکشنبه 31 خرداد 1394 زمان : 20:31

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    بسا نفس خردمندان که در بند هوا ماند

    در آن صورت که عشق آید خردمندی کجا ماند؟

    به وبلاگ خود خوش امدید
    محمد بازدید : 111 شنبه 30 خرداد 1394 زمان : 0:07

    در فرو بسته ترین دشواری در گرانبارترین نومیدی، بارها بر سر خود بانگ زدم: "هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!" بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار! وَه چه نیروی شگفت انگیزیست دستهایی که به هم پیوسته ست... در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییست که می افشانیم برگ و باریست که می رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مِهـــر» است گر بدان گونه که بایست به بار آیـَد زندگی را به دل انگیزترین چهره بیــارایَد...

    ای چنگ غم،که از تو بجز ناله برنخاست!
    راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی

    دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری

    تعداد صفحات : 10

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 103
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 193
  • بازدید سال : 940
  • بازدید کلی : 17833
  • آخرین نظرات
    کدهای اختصاصی